نگاهی به ناآرامی‎های سوریه و علل و عوامل مؤثر در آن

کشور سوریه و دولت آقای بشار اسد، روزگار و امتحان سختی را پشت سر می‎گذارند. پس از شش ماه همچنان شهرهایی از این کشور ناآرام است. هم‎سویی کشورهای غربی و عربی در این مسأله شایان توجه است. جریان‎ها و جوامع مقید و متعصب سنی مذهب که بیشترشان گرایش‎های سیاسی «اخوانی» دارند منشأ جمعیتی ناآرامی‎های سوریه هستند ولی در این بین قدرت‎های غربی و حکومت‎های عربی در جست‎وجوی اهداف ذیل هستند:

۱- مؤاخذه بشار اسد به‎دلیل حمایت مستمر از جریان مقاومت در منطقه و به‎طور خاص حزب‎الله لبنان.
۲- جبران تغییر توازن سیاسی منطقه؛ شکست‎های پی در پی حکومت‎های وابسته به غرب به‎ویژه سقوط مبارک و بن‎علی موجب شده است دولت‎های محافظه‎کار و غرب‎گرای منطقه، با هدف قرار دادن سوریه و شخص آقای بشار اسد به‎طور مشخص، در پی جبران بخشی از ناکامی‎های خود باشند.

۳- محاصره ایران پس از حضور غربی‎ها در عراق و افغانستان و قطع ارتباط ‌ما با حزب‎الله و ناامن کردن مرزهای شمالی عراق شیعی. این مسأله اگرچه از قرائن پیدا بود ولی اذعان نماینده روسیه در ناتو به این مسأله، مهر تأییدی بر صحت گمانه‎های موجود زد.

۴- انحراف اذهان منطقه از انقلاب‎های اصیل منطقه که ماهیتی اسلامی و ضدغربی دارند. با قرار دادن چهره‎ای ضداسراییلی و غیروابسته، مستقل و سالم، همچون اسد در کنار چهره‎هایی همچون بن‎علی، علی عبدالله صالح و قذافی؛ تشخیص ماهیت قیام‎های منطقه دشوار خواهد بود.

۵- پرخاش به بشار اسد که رییس‎ کشوری ضد اسراییلی، بدون وابستگی ارگانیک به غرب و بی‎بهره از اقتصاد نفتی است؛ برای کشورهای غربی و عربی فرصت مناسبی است که وجهه مردمی خود را بازسازی کنند. ملک عبدالله به همین دلیل در پیامی به اسد خواستار ملاطفت با مردم شده و دولت بحرین در کنار کویت و قطر، سفیر خود را از سوریه فراخوانده است.

ابزار و روش مخالفان سوریه در این هجمه در چند حربه قابل‎جمع‎بندی است:
الف- رسانه، ابزار مهم این مقابله است. رسانه‎های غربی و عربی به‎طور کاملا هماهنگ به انعکاس اعتراضات و درگیری‎های خیابانی می‎پردازند. تعداد زیاد شبکه‎های سیاسی و خبری عربی و در رأس آن‎ها دو شبکه الجزیره و العربیه که به‎طور واضح و کاملا هماهنگ عمل می‎کنند، موضع دولت سوریه را تضعیف کرده است. رسانه‎ها به‎طرز تأثیرگذاری به هدایت افکار عمومی جهان عرب می‎پردازند و در این حرکت موفق بوده‎اند.
اینترنت و یوتویوب نقش مؤثری در انعکاس و بزرگ‎نمایی مسایل سوریه دارند و دولت نیز نمی‎تواند به کنترل این دو ابزار اطلاع‎رسانی بپردازد.

ب- بزرگ‎نمایی مسایل در فضای بین‎المللی و رسانه‎ای، از شگردهای رایج مخالفان دولت سوریه است. از کوچک‎ترین مسایل تا سرکوب‎های جدی و شدید دولت، در هجمی وسیع منتشر می‎شود. این بزرگ‎نمایی، امروز به‎طور جدی فضای افکار عمومی و جهان عرب را تحت‎الشعاع قرار داده است.
ج- بیان دروغ‎های رسانه‎ای، بخش دیگری از ترفندهای مخالفین است. بارزترین نمونه این خلاف‎گویی‎ها، انتشار خبر استعفای سفیر سوریه در فرانسه از سمت خود و یا پخش مصاحبه با چند نفر از افراد عادی در لباس افسران بلندپایه است. البته واکنش به‎موقع دولت اسد به‎خصوص وزیر اطلاع‎رسانی آن باعث شد این شیوه کمتر به‎کار گرفته شود.

د- رسانه‎های طرف‎دار مخالفین به‎طور منظم از انتشار اخبار فعالیت‎های نظامی معارضین امتناع می‎کنند.
دبیرکل سازمان ملل که بشار اسد را به جنایت متهم کرده، هیچ‎گاه به این مطلب اشاره نکرده است که اگر ارتشی در درگیری‎ها ۴۹۲ نفر از نیروهای خود را از دست بدهد، با مخالفان مسلح چه می‎کند. در هیچ شبکه تلویزیونی نیز اشاره نشد که گور دسته‎جمعی سربازان و افسران ارتش سوریه در نزدیکی مرز ترکیه به‎دست چه‎کسی ایجاد شده است.

فضای نامناسب بین‎المللی کنونی، شدیدتر از شرایط شش ماه پیش است. غربی‎ها و دولت‎های محافظه‎کار عرب، در ابتدای بحران نگران به قدرت رسیدن گروه‎های اخوانی تندرو بودند و سعی می‎کردند مسایل سوریه در حد تنبیه و تنبه بشار اسد و تضعیف سوریه محدود بماند اما اکنون به‎نظر می‎رسد مخالفین دولت اسد علائم دوستانه‎ای به ناظرین خارجی نشان داده‎اند تا غربی‎ها نسبت به آینده مدیریت سوریه آسوده‎خاطر شوند؛ به همین دلیل آن‎ها اکنون به‎راحتی از حذف اسد صحبت می‎کنند. مسایل سوریه، پیچیده و نسبت به قبل گسترده‎تر شده است؛ این در حالی است که انتظار می‎رفت سوریه بتواند با سرعت بیشتری مسایل را حل کند.

بخشی از دلایل این عدم موفقیت به‎طور اجمال چنین است:
۱- بشار اسد در انجام اصلاحاتی که پذیرفته و اعلام کرده است، از چیرگی و خبرگی اجرایی و رسانه‎ای برخوردار نیست و معارضین با دریافت علائم اصلاحات جسورتر شده و با عدم تحقق عملی آن خشمگین‎تر شده‎اند.

۲- کنترل ناآرامی‎ها در سوریه خشن است و به‎تازگی پلیس و نیروهای امنیتی به روش‎های کمتر خشن روی آورده‎اند. دولت سوریه – به‎خصوص در ابتدا – در کنترل اغتشاشات خیابانی تلفات جانی بالایی بر جای گذاشت که موجب افزایش انزجار عمومی شد.

۳- در سوریه ماهواره‎ها به‎طور فراگیر فضای خبری و تفننی خانواده‎ها را پر کرده‎اند. مردم اعتماد زیادی به ماهواره‎ها دارند و در نتیجه رسانه‎های خارجی توانسته‎اند باور عمومی مردم را اندک اندک جهت‎دهی کنند. عدم مقابله و مواجهه دولت با مقوله ماهواره امروز اثر سوء خود را نشان داده است. روزگاری تصور می‎شد ماهواره‎ها باعث سرگرمی و تفنن مردم شده‎اند و به اعتقادات و مسایل سیاسی کاری ندارند، ولی اکنون دیده می‎شود که ماهواره‎ها توانسته‎اند مدعای مخالفین و گستره مخالفت‎ها را به‎صورت هدایت‎شده گسترش دهند.

۴- دولت سوریه از ضعف رسانه‎ای – خارجی و داخلی – رنج می‎برد. امروز هیچ رسانه خبری بین‎المللی به انتشار اخبار این دولت نمی‎پردازد. شبکه‎های ملی سوریه نیز در اقناع مخاطبان موفق نیستند. در سوریه به‎تازگی ساخت فیلم و سریال شروع شده و قدرت اقناع عمومی فرهنگی دولتی ضعیف است و به همین دلیل ماهواره‎ها توانسته‎اند به کنترل افکار عمومی جامعه بپردازند.

هم‎سویی عربستان سعودی، آمریکا، انگلیس، دولت‎های حاشیه خلیج‎فارس و در نهایت اظهار خرسندی اسراییل از حوادث اخیر سوریه قابل‎فهم و توجه است. مسأله تعجب‎برانگیز، حمایت ترکیه از مخالفین تنها دولتی است که در طول ۳۰ سال خاموشی و سکوت حکام عرب در قبال اسراییل، از مبارزین و مجاهدان فلسطینی و لبنانی حمایت کرده است. چگونه دولت ترکیه راضی شده است از معارضین سوری حمایت کند، در حالی‎که آمریکا و اتحادیه اروپا و عربستان سعودی هم از آن‎ها پشتیبانی می‎کنند؟ آیا ترکیه به امید جلب افکار عمومی جهان عرب با موج رسانه‎ای غیراصیل منطقه همراه شده است؟ امید است سیاست‎های اعلامی و اعمالی ترکیه با هم متفاوت باشند. در پایان تأکید بر این مسأله ضروری است که اگر سوریه در جنگ ۳۳ روزه از حزب‎الله لبنان حمایت نکرده بود؛ اینک چنین تاوان سنگینی نمی‎داد و این حمله، تلافی آن ایستادگی است.
منبع: پنجره

نوشته شده توسط در تاریخ سه‌شنبه, 16th آگوست 2011 | ۱۲۹۹بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.