۲٫ در این میان آنچه به هیچ وجه قابل انکار نیست بهت و استیصال قدرت های مستکبر جهان در رویارویی با این اتفاقات است. کشورهایی که تا به امروز در توهم اشراف همه جانبه و هدایت امور کشورهای دنیا به ویژه خاورمیانه به سر می بردند، به یک باره با پدیده ای به نام «بیداری اسلامی» مواجه شدند. در عنفوان پردازش و طراحی «خاورمیانه ی جدید» و پروراندن آرزوی محال سلطه «از نیل تا فرات»، انقلاب های مردمی مسلمانان ابرقدرت ها را به کما برده است.
۳٫ در این ماهها ابرقدرت ها و در رأس آن ها آمریکا مجبوراند بازی را در زمین حریف ادامه دهند، و بدون احاطه و اشراف بر حوادث منطقه تنها به فکر گرفتن حداقل امتیازات باشند. انقلاب های مردمی در برخی کشورهای اسلامی هم چون تونس و مصر و یمن به پیروزی رسیده و در دیگر کشورها نیز در آستانه ی پیروزی قرار دارد. کشورهایی که تا امروز توسط حاکمانی خودکامه و در راستای تحقق اهداف آمریکا و ایادی اش اداره می شدند، یک به یک به انقلاب و جا به جایی قدرت رسیده اند. در این شرایط کشورهای غربی چاره ای جز تلاش در جهت مصادره ی انقلاب ها و جایگزین نمودن حکومتی با ظاهری جدید و اهدافی مشابه گذشته ندارند.
۴٫ حضرت امام خمینیرحمه الله علیه : «ما به تمام جهان تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجه ی مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشم داشتی به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلامی برای ملتهای دربند نیست. روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایهداری و کمونیزم را بپیمایند و تمام آزادی خواهان باید با روشنبینی و روشنگری، راه سیلی زدن بر گونه ی ابرقدرتها خصوصا آمریکا را بر مردم سیلیخورده ی کشورهای اسلامی و جهان سومی ترسیم کنند. من با اطمینان میگویم اسلام ابرقدرت را به خاک مذلت مینشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودهی خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد» (صحیفه ی نور؛ ج۲۰؛ص۱۱۸)
۵٫ در سه دهه ی گذشته حادثه ای در خاورمیانه رخ نداده مگر آن که نام و یاد و مواضع جمهوری اسلامی ایران به آن ضمیمه شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، و با استقرار جمهوری اسلامی روز به روز نقش ایران در منطقه پررنگ تر و مؤثرتر شده است. تا جایی که در تک تک معادلات خاورمیانه نام ایران به چشم می خورد. و حال سؤال آنکه در این برهه ی زمانی حساس و با توجه به رویدادهای منطقه، جمهوری اسلامی در چه موقعیتی است؟ آیا باید مثل دنیای غرب متعجب و مبهوت باشد؟ یا موضعی بی طرف و حتی منفعلانه داشته باشد؟ یا از به تحقق پیوستن پیش بینی های خود ظفرمند و خشنود باشد؟!
۶٫ این روزها ملت های منطقه برهه ی سرنوشت سازی را پشت سر می گذارند و تحولات منطقه می تواند آینده ای متفاوت از گذشته را برای آنها رقم بزند. در این شرایط بی شک چشم امید مسلمانان انقلابی منطقه به سوی ایران است، و در انتظار حمایتی همه جانبه از سوی جمهوری اسلامی به تلاش و مجاهدت خود ادامه می دهند. در چنین شرایط حساسی است که توان دیپلماسی و قدرت چانه زنی کشورها می تواند در تغییر روند تحولات و مناسبات منطقه ای تعیین کننده باشد. باز سؤال این که آیا ایران آن گونه که انتظار می رفت در ایفای نقش مؤثر خود موفق بوده است یا خیر؟ و مهم تر آن که آیا تلاشی در این مسیر انجام می دهد یا خیر؟
۷٫ انقلاب اسلامی ویژگی های متعددی دارد که به جرأت می توان گفت یکی از مهم ترین ویژگی های آن شهید دکتر مصطفی چمران است. او نه به عنوان یکی از پدیده ها و سرمایه ها که دقیقاً یکی از شاخص های انقلاب به شمار می رود و حتی مفصل تر، یکی از خرده روایت های انقلاب محسوب می شود. کسی که در سالهای نه چندان دور سال ها در خاورمیانه شانه به شانه ی برادران مسلمانش علیه طاغوت و مستکبرین می جنگید. کسی که بر قله ی علم مدرن ایستاده بود و از «عقیده» دفاع می کرد. کسی که اهل جنگ نبود اما زمانی که شرایط اقتضا می کرد مرد جنگ بود.
۸٫ شهید دکتر مصطفی چمران بیش از سه دهه ی پیش بذری در قلب خاورمیانه کاشت که امروز به بار نشسته و به میوه رسیده است. این روزها مجاهدینی در کشورهای مسلمان رهبری انقلاب های مردمی را به عهده دارند که روزگاری در مصر و فلسطین و لبنان سربازان شهید چمران بودند و فرزندان اخوانالمسلمین امروزه سربازان انقلاب اند. پس دور از ذهن نیست که انقلابیون هم چشم امیدشان به فرزندان چمران در ایران باشد تا مثل او شانه به شانه ی برادران مسلمان در نبرد علیه مستکبرین جهاد نمایند. در این ماه ها بیش از هر زمان فقدان شهید چمران را احساس می کنیم و امسال یادبود شهادت این عارف مجاهد با دلتنگی دوچندان همراه است. چرا که «بیداری اسلامی» یکی از سخت ترین امتحانات جمهوری اسلامی در زمینه ی پاسداشت و صدور ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی است، و معرکه ایست که گذر بی خطر از آن چمران می خواهد…!
خرداد ۱۳۹۰
مهدیار علوی