هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد

گزارشی از حضور رهبر انقلاب در بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصلی امام خمینی(ره)
محمدتقی خرسندی
«هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد.» شاید اعتقاد رهبر به همین موضوع است که باعث می‌شود تقریبا هر سال میهمان ثابت نمایشگاه کتاب باشد. نمایشگاهی که بیست و چهار سال پیش با پیگیری‌های خودشان آغاز به کار کرده و حالا بازدید از آن تبدیل شده به یکی از برنامه‌های ثابت رهبری، تا هم در جریان تازه‌های نشر قرار بگیرد و هم مهم‌تر از آن، اهمیت کتاب و کتاب‌خوانی را برای خیلی‌ها یادآوری کند.

انجام این برنامه آنقدر قطعی است که با شروع ایام نمایشگاه، همه منتظر تعیین زمان آن هستند تا برنامه‌شان را بر اساس آن تنظیم کنند. خیلی از غرفه‌دارها سعی می‌کنند طوری  برنامه بچینند که بالاترین مسوول انتشارات در آن روز در نمایشگاه باشد. خیلی از بازدیدکنندگان سعی می‌کنند هرطور شده از روز بازدید رهبر مطلع شوند تا بتوانند رهبر را هم در نمایشگاه ببینند. البته خیلی‌ها هم هستند که مطمئنند این کار نشدنی است و برنامه‌شان را جوری تنظیم می‌کنند که حتما در آن روز به نمایشگاه نیایند تا درگیر مشکلات شلوغی و حفاظت و… نشوند.

امسال اما همه این برنامه‌ها به هم ریخت. بازدید رهبر تفاوتی اساسی با آنچه هرسال اتفاق می‌افتاد، داشت. سالنی در کنار نمایشگاه برپا شد تا هم فرصتی باشد برای ارائه گزارشی از وضعیت نشر و هم فرصتی برای ناشران مطرح و کتاب‌های مهم برای دیده‌شدن.

بازدید رهبر از ساعت ۱۰، همزمان با آغاز به کار نمایشگاه شروع شد. به‌جز تعدادی بازدیدکننده حرفه‌ای که متوجه حضور رهبر شده بودند، همه‌چیز نمایشگاه مثل روزهای عادی پیش می‌رفت. دیگر مثل سال‌های گذشته نه سالنی بسته بود و نه بازدیدکننده‌ای مشغول مباحث امنیتی. احتمالا این موضوع بیشتر به نفع شهرستانی‌هایی شده بود که فرصت زیادی هم برای بازدید نداشتند.

اما در گوشه‌ای دیگر از مصلی، وزیر فرهنگ داشت گزارش فعالیت‌های وزارتخانه‌اش را در حوزه کتاب ارائه می‌کرد. از افزایش عناوین منتشر شده می‌گفت و رشد کتاب‌های تالیفی و کاهش کتاب‌های ترجمه‌ای. به خاطر کاهش مجموع تیراژ کل کتاب‌ها مورد سوال قرار می‌گرفت و شاید زیرلب خدا را شکر می‌کرد که رهبر از کاهش متوسط تیراژ هر کتاب سوال نکرده.

آمارها که تمام شد، نوبت به تازه‌های نشر رسید و کتاب‌هایی که در سال گذشته مورد تقدیر قرار گرفته بودند. از بدشانسی وزیر بود یا از بدسلیقگی برگزارکنندگان؛ اولین غرفه مربوط به کتاب‌های کودک بود. رهبر نگاهی به چند کتاب انداخت و در آخر گفت: «چیزهای خیلی مفیدی نبود.»

اما جلوتر، وضع عوض شد. کتاب‌های حوزه جنگ نرم، علوم انسانی، دین و دفاع مقدس چهره‌ی رهبر را بشاش‌تر کرد. هرچند انتظار ایشان بیشتر از این حرف‌ها بود، این را می‌شد وقتی فهمید که اشاره‌ای به جوایز جشنواره‌های کتاب کردند: «جایزه‌ای که شما می‌دهید، کمتر از بقیه دنیا نیست. ۱۱۰سکه و ۲۰۰سکه و… پس چرا این طور؟»

بالاخره، سالن اول یا همان «سالن گزارش» تمام شد و نوبت  به سالن ناشران رسید. ناشرانی که در سال۸۹ بیشترین کتاب‌های چاپ اول را منتشر کرده بودند. هرچند نام خیلی از این انتشاراتی‌ها آشنا بود، اما خیلی‌هایشان در نمایشگاه‌های قبل فرصت دیدار رهبر را پیدا نکرده بودند و لابد حق هم داشتند که به‌عنوان فعال‌ترین مجموعه‌های نشر، از این موضوع دلخور باشند.

با ورود به این سالن، فضای بازدید هم عوض شد. دیگر خبری از گزارش‌های رسمی نبود. هر ناشری سعی می‌کرد آخرین تولیداتش را به بهترین شکل معرفی کند و به نحوی رهبر را بیشتر در غرفه‌اش نگه دارد. یک نفر از خاطراتش با رهبر صحبت می‌کرد و دیگری درددلی در حوزه نشر داشت. خیلی‌ها کتاب‌های جدیدشان را به رهبر هدیه دادند و خیلی‌ها هم چفیه‌ای از رهبر هدیه گرفتند.

بعد از دو ساعت و نیم، بازدید از نمایشگاه تمام شد و رهبر به سالنی در گوشه نمایشگاه رفت و ناشران هم پشت سر ایشان وارد شدند تا فارغ از گزارش و درددل، چند دقیقه‌ای هم حرف رهبر را بشنوند درباره کتاب: «وقتی امروز را با ۱۰-۱۵ سال پیش مقایسه می‌کنم، کیفیت خیلی بالا رفته، علاوه بر کمیت. در گذشته خیلی عقب بودیم، زمان انقلاب وضعیت بهتر شد. در سال‌های اخیر هم که این پیشرفت کاملا محسوس شده. هم موضوعات متنوع‌تر شده و دایره دید نویسندگان متنوع‌تر شده، هم محتواها قوی‌تر شده. کیفیت چاپ و صفحه‌آرایی و جلد و… هم پیشرفت کرده و چشم‌نواز شده.» و بعد هم بشنوند از فلسفه توجه جدی رهبر به کتاب: «کتاب جایگزین ندارد. با این که لوازم رسانه‌ای متعددی اضافه شده، هیچکدام جای کتاب را نمی‌گیرد.»

اذان ظهر بود و قطعا پایان بازدید رهبر. بازدیدی که با توصیه‌ای به ناشران پایان یافت: «هرچه ممکن است به مقوله کتاب اهمیت بدهید. هم وزارت ارشاد و جاهای دولتی، هم شما ناشران. پیشرفت کشور بدون پیشرفت کتاب امکانپذیر نیست. ما هنوز خیلی عقبیم.»

نوشته شده توسط در تاریخ شنبه, 14th می 2011 | ۱۱۴۵بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.