هدایت اقتصاد و سیاست درجلسات سری «بیلدربرگ»

اشاره:
«توطئه گران بین المللی» روایت جذاب و تکان دهنده «جیم تاکر»، روزنامه نگار مشهور، از پشت پرده «کلوپ سری بیلدربرگ» است.

چنانکه خوانندگان روزنامه «کیهان» می دانند، افشای ماهیت و هویت محافل پنهان سیاسی همواره یکی از دغدغه های صفحه پاورقی «نیمه پنهان» بوده و هست، پیش از این، بارها در «کیهان» به ماهیت کلوپ سری بیلدربرگ پرداخته و از قضاء، آن افشاگری ها با مباحثات و منازعات رسانه ای نیز همراه شده است. چهارم تیرماه ۱۳۸۶ برای نخستین بار در کشور، کیهان گزارشی با عنوان «بیلدربرگ؛ دولت نامرئی جهان» درباره چگونگی تأسیس، تشکیلات و اهداف بیلدربرگ چاپ کرد و سپس براساس آن در تیر ۱۳۸۷ در مقاله «اصلاح طلبان فراموشکار» به مناسبات سیاستمداران اصلاح طلب با این کلوپ مخفی اشاره کرد. در ۱۶ تیر ۱۳۸۷ نیز در مقاله «چرا بیلدربرگ، عبدالکریم سروش را برگزید؟» روند اهداء جوایز این کلوپ به روشنفکران سکولار ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. بنابراین، با توجه به جای پای بیلدربرگ در محافل سیاسی- روشنفکری کشورهای مختلف، معرفی بیشتر و آشنایی ژرف تر با هویت و ماهیت آن ضروری به نظر می رسد؛ خصوصاً اینکه کتاب «توطئه گران بین المللی» یک گزارش مشروح از «نشست های سری بیلدربرگ» است و مخاطبان را به هزار توی ماجراهایی تکان دهنده و درس آموز می کشاند.
این کتاب اخیراً توسط «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با ترجمه «وحید رضا نعیمی» در ۳۱۱ صفحه روانه بازار نشر شده است و از این شماره به صورت پاورقی در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت. بدیهی است که باید توجه داشت این اثر از نگاه یک روزنامه نگار غربی تدوین و تحریر گشته و باید در همان چارچوب نیز مورد نقد و بررسی واقع شود.
روزنامه کیهان
بیلدربرگ چیست؟
گروه بیلدربرگ سازمانی متشکل از رهبران سیاسی و سرمایه گذاران بین المللی است که بهار هر سال برای تعیین خط مشی جهانی به صورت سری تشکیل جلسه می دهد. این گروه حدود ۱۱۰ شرکت کننده ثابت دارد- اعضای خانواده راکفلر، خانواده روچیلد(۱)، بانکداران، رأسای شرکت های بین المللی و مقامات بلندپایه دولتی از اروپا و آمریکای شمالی. هر سال چند نفر جدید دعوت می شوند که اگر حضور آنها سودمند تشخیص داده شود، به نشست های بعدی راه می یابند. در غیر این صورت، از گردونه حذف می شوند. تصمیم هایی که حاضران در این نشست های مخفی به آن می رسند، بر سرنوشت هر آمریکایی و بیشتر کشورهای جهان تأثیر می گذارد.
این کتاب تاریخچه و اقدامات گروهی سری، به نام بیلدربرگ، و نیز فعالیت های یک گزارشگر با شهامت- جیم پی. تاکر که تقریباً چهل سال است بیلدربرگ را تعقیب می کند- را بررسی می کند تا توجه همگان را به اقدامات گروهی جلب کند که بسیاری آن را «دولت سایه جهان» می خوانند. این داستان وی است.
بیلدربرگ: تاریخچه طولانی و سری آن
ریشه بیلدربرگ به قرن ها پیش برمی گردد که صراف های بین المللی اقتصاد را دستکاری می کردند تا جیب خود را پر کنند و مردم عالی را به بردگی بکشند.
خانواده روچیلد در انگلیس واروپا قرن هاست به طور پنهانی با دیگر سرمایه گذاران دیدار می کنند، همان طور که اعضای خانواده راکفلر در آمریکا این کار را می کنند.
در ابتدا، خانواده روچیلد «سپر سرخ ها»۱ بودند که وجه تسمیه آن علامتی بود که بر در خانه های خود می آویختند و خانواده راکفلر را در آلمان، از رهگذر محصول کشاورزی آن، «رای فیلدز»۲ ]مزارع چاودار[ می خواندند.
یکی از مهم ترین نشست ها از این دست در بهار سال ۱۹۰۸ به ریاست سناتور نلسون الدریچ۳، سناتوری از ایالت رودآیلند۴، تشکیل شد. خانواده وی با خاندان راکفلر وصلت کرد و نام خانوادگی نلسون الدریچ راکفلر، فرماندار فقید، ناشی از همین وصلت است. این نشست در جزیره جکیل۵ در ساحل ایالت جورجیا برگزار شد.
شادروان بی سی فوربز۶، سردبیر مجله فوربز، وقایع این نشست با شرکت ثروتمندان جهان را گزارش کرد. هنری دیویدسون۷ از شرکت جی پی مورگان۸، فرانک واندرلیپ ۹ رئیس بانک نشنال سیتی۱۰، پل واربرگ ۱۱ از شرکت کان لوب ۱۲ وای پیات اندرو ۱۳ معاون وزارت خزانه داری آمریکا به همراه الدریچ در این نشست شرکت کردند.
ماحصل این نشست سری، برنامه نظام پولی-علمی ایالات متحده بود. آنها این قدرت را داشتند که کنگره را برای تشکیل شورای فدرال رزرو زیر فشار بگذارند. این شورا متشکل از گروهی خصوصی از بانکداران هستند که برای شکل دهی به عرضه پول تشکیل جلسه می دهند.
اما در سال ۱۹۵۴، سرمایه گذاران بین المللی به این نتیجه رسیدند که جهان به قدری کوچک و منافع آنها به قدری درهم تنیده شده است که باید نشست های منظم و سالیانه داشته باشند. آن سال، آنها در هتل بیلدربرگ در هلند تشکیل جلسه دادند و نام «بیلدربرگ» را روی خودشان گذاشتند.
از آن پس، آنها پشت دیوارهای محصور و با حضور نگهبان های مسلح در تفریح گاه های مجلل دیدار می کردند. پنهان کاری تا مدت کوتاهی برقرار بود تا اینکه وست بروک پگلر۱۴، روزنامه نگار فقید، موضوع بیلدربرگ را در سال ۱۹۵۷ برملا کرد. اما مقررات محرمانه بودن مفاد جلسات همچنان برقرار است که براساس آن، جلسات به طور خصوصی برگزار می شود و شرکت کنندگان از صحبت کردن علنی در مورد جزئیات نشست ها منع شده اند.
پگلر، در ماه آوریل ۱۹۵۷، دو ستون خود را که در چند نشریه درج می شد، به بیلدربرگ اختصاص داد، هرچند که وی اسم این گروه را نمی دانست.
پگلر نوشت: «وقتی مجموعه غریبی از ۶۷ طراح و داعیه دار سرنوشت اقتصادی و سیاسی کشورهای غربی ما که به چند زبان صحبت و خودشان صلاحیت خود را تأیید می کنند، پنهانی در جزیره ای در ساحل برانزویک ۱۵ در ایالت جورجیا گرد هم می آیند، در این باره حتی یک کلمه هم فراتر از یک گزارش عادی و کوچک اسوشیتدپرس به مطبوعات مشهور نمی رسد. اتفاق اسرار آمیزی در شرف وقوع است.»
پگلر گزارش کرد که رالف مک گیل۱۶، سردبیر فقید نشریه آتلانتا کانستیتوشن۱۷ و آرتور هایس سالزبرگر۱۸، ناشر نیویورک تایمز، به شرط رازداری در این نشست شرکت کرده بودند. از آن زمان، دونالد گراهام ۱۹ و جیمی لی هو گلند۲۰ که به ترتیب ناشر و معاون سردبیر واشنگتن پست بودند، به طور منظم در بیلدربرگ شرکت کرده اند. تمام شبکه های خبری تلویزیونی که در این نشست ها شرکت کرده اند، همه قول داده اند از مقررات رازداری تبعیت کنند.
بیلدربرگ که نوعاً در اقامتگاهی مجلل نزدیک شهری کوچک تشکیل جلسه می دهد، «اطلاعیه مطبوعاتی» کوتاهی را در اختیار نشریه محلی- ترجیحاً یک هفته نامه- قرار می دهد. هدف از این اطلاعیه این است که ورود نگهبان های مسلح، حرکت کاروان های خودرو، لنگر انداختن قایق های تفریحی و فرود هلیکوپترهایی که افراد ناشناسی را به پشت دیوارهای محصور منتقل می کنند، باعث سلب آرامش خاطر مردم محلی نشود.
این اطلاعیه مطبوعاتی هر سال یکسان است و فقط مکان و تاریخ آن به روز می شود. از این اطلاعیه حداکثر چنین برآورد می شود که افرادی برای سه روز استراحت مطلق به طور خصوصی گردهم می آیند. در غیر این صورت سکوت خبری مطلق اعمال می شود. سکوت خبری در ایالات متحده تقریباً کامل است. وقتی نمی خواهند کلمه بیلدربرگ در روزنامه های بزرگ و شبکه های رادیویی و تلویزیونی ظاهر شود، فشار روی اسوشیتدپرس بدیهی است. این رسانه ها مشتری بزرگ تری هستند و در مقایسه با یک نشریه محلی با تیراژ محدود پول بسیار بیشتری می دهند.
نشریات شهرهای کوچک برای اخبار مربوط به بیرون شهر به اسوشیتدپرس متکی هستند، حتی برای پوشش خبری رخدادهای مربوط به مجلس ایالتی. آنها به سختی می کوشند از اخبار شورای شهر و تیم فوتبال دبیرستان عقب نمانند. آنها از وجود بیلدربرگ هیچ نمی دانند، مگر آنکه مستقیماً به آنها اطلاع داده شود.
با وجود آنکه بیلدربرگ اهمیت نشست ها را انکار می کند، سوابق امر چیز دیگری نشان می دهد. نشریه اسپات لایت که اکنون از انتشار بازمانده است، براساس اطلاعات به دست آمده از بیلدربرگی ها، از پیش، گزارش هایی درباره پایان جنگ سرد، سقوط مارگارت تاچر از مقام نخست وزیری انگلیس و عهدشکنی جورج بوش پدر برای بالانبردن مالیات منتشر کرد.
این اواخر که رسانه های جریان غالب در سال ۲۰۰۲ معتقد بودند که تهاجم به عراق تا اواخر تابستان یا اوایل پاییز آغاز خواهد شد، نشریه آمریکن فری پرس گزارش کرد که تجاوزی تا سال ۲۰۰۳ رخ نخواهد داد. جنگ در ماه مارس ۲۰۰۳ آغاز شد.
دانستن مسائلی که دربیلدربرگ رخ می دهد، چه بسا گوشه ای کوچک از تصویر آینده جهان به دست دهد.
بیلدربرگ: «نظریه» یا حقیقت توطئه؟
هنگامی که کاشف به عمل می آید که سرمایه گذاران بین المللی، سران کشورها و مقامات بلندپایه دولتی در خفا مشغول انجام امور مربوط به عموم هستند، صحبت از «نظریه های توطئه» به میان می آید. اما به زودی اسامی و شماره تلفن هایی را در اختیارتان خواهم گذاشت که خود می توانید بررسی کنید و این توطئه گران بیلدربرگ را به چالش بکشید که انکار می کنند که:
¤ بهار هر سال، معمولاً در اواخر مه یا اوایل ژوئن، در مکانی مخفی دیدار می کنند. اقامتگاه انحصاری آنها ظهر چهارشنبه، پیش از آغاز نشست بیلدربرگ در روز پنجشنبه که تا یکشنبه طول می کشد، به کلی بسته می شود. اقامتگاه از تمام افراد غیربیلدربرگی تخلیه می شود. نگهبان های مسلح اقامتگاه را به کلی می بندند تا از نزدیک شدن سایرین پیشگیری کنند.
¤ تمام شرکت کنندگان بیلدربرگ و کارمندان آنها و نیز تمام کارکنان اقامتگاه سوگند رازداری یاد می کنند که هیچ چیزی راگزارش نکنند. روزنامه های همکار شامل واشنگتن پست، نیویورک تایمز و لس آنجلس تایمز، هیچ چیز گزارش نمی کنند. آنها به سوگند رازداری خود پایبند هستند که اجازه می دهند روزنامه هایشان حقایق را نادرست منتشر کنند، تا اینکه مخاطره برملا کردن بیلدربرگ را به جان بخرند. هیچ کس تقریباً هرگز کلمه بیلدربرگ را در این روزنامه ها نخواهد خواند یا در اخبار شبکه های سراسری رادیویی و تلویزیونی نخواهد شنید، چون همه آنها سوگند رازداری به جا آورده اند. (به علت پوشش خبری گسترده در سال های اخیر در اروپا، نیویورک تایمز پس از نشست سال ۲۰۰۴ در شهر استرزا۲۱، تفسیری فکاهی درج کرد و نظریه های توطئه را مردود دانست.»
تعقیب بیلدربرگ به مدت ۲۸ سال هیجان انگیزترین مأموریت زندگی کاری من در مطبوعات بوده است، که ۲۰ سال اول آن در مطبوعات جریان غالب سپری شد. من سمت های بالایی داشتم- سردبیر شب واشنگتن دیلی نیوز که اکنون از انتشار بازمانده است، سردبیر مارتینزویل (ویرجینیا) بولتن۲۲، ویراستار فنی تایمز، دیسپچ۲۳ در ریچموند۲۴ (ویرجینیا) و دستیار سردبیر خبر در بیکن- جورنال۲۵ در شهر اکرن۲۶ (اوهایو).
بهار ۱۹۷۵، برای همیشه در ذهن من ثبت شده است. ویلیس کارتو ۲۷ برای راه اندازی مجله ای که قرار بود اسپات لایت نام داشته باشد، با من مصاحبه می کرد. کارتو به طور رسمی خزانه دار گروه لابی آزادی۲۸ بود، اما موقعیت وی فراتر از آن بود. وی که این نهاد توده گرا را در سال ۱۹۵۵ بنیان گذاشته بود، خود لابی آزادی بود.
وی پرسید عقیده ام درباره بیلدربرگ چیست. هرگز اسم بیلدربرگ به گوشم نخورده بود.خلاصه شفاهی کوتاهی به اطلاع من رساند و مطالب زیادی از تحقیقات لابی آزاد را در اختیارم گذاشت تا بخوانم. این مطالب نه فقط شامل خبرنامه های این نهاد- ماهنامه نامه آزادی و «خبر دست اول آزادی»۲۹ – بلکه نسخه هایی از ستون نوشته های وست بروک پگلر، روزنامه نگار فقید بزرگ بود که برای اولین بار این نشست ها را از فواصل دور مشاهده کرد و در دهه ۱۹۵۰ درباره آنها نوشته بود.
مات و مبهوت بودم. چطور می شد، من که تمام زندگی بزرگسالی را در حالی گذرانده بودم که صدای دستگاه تلکس اسوشیتدپرس، یونایتدپرس، اینترنشنال و سایر خبرگزاری ها در گوشم می پیچید و در مجلاتی کار کرده بودم که کارکنان آن در دوردست ها در سراسر جهان حضور داشتند، از این شخصیت ها چیزی نشنیده بودم؟ دیلی نیوز از مجلات گروه اسکریپس-هاوارد۳۰ بود. مقر این گروه در طبقه سوم در کنار تحریریه نیوز بود. من در نیوز ویراستار فنی بودم و با کارکنان اسکریپس-هاوارد در واشنگتن ارتباط زیادی داشتم. و این سالی بود- ۱۹۷۵- که کار گزارشگری را آغاز کردم، و اکنون به مدت سه دهه است که به طور جدی برای پیگیری این نشست سری فعالیت می کنم تا آن را به اطلاع عموم برسانم، نشستی که قدرتمندترین فعالان اقتصادی، دلالان قدرت و سیاستمداران جهان را گرد هم می آورد.
طولی نکشید که فهمیدم بیلدربرگ سران رسانه ها را جذب توطئه سری خود کرده و دستور سکوت مطلق خبری را در ایالات متحده صادر کرده بود. در اروپا نشریه اسپات لایت در مورد بیلدربرگ تبلیغات زیادی می کرد و اکنون نشریه آمریکن فری پرس این کار را دنبال می کند، اما سکوت خبری تقریباً کامل در ایالات متحده همچنان حکمفرماست.
بیلدربرگ مجمع نیرومندی متشکل از سرمایه گذاران، صاحبان صنایع بزرگ و فعالان عرصه سیاست است.
این مجمع دربرگیرنده افراد معتقد به بین المللی گرایی همچون دیوید راکفلر بانکدار، سران دولت های اروپایی و مقامات بلندپایه دولت آمریکا- کاخ سفید، وزارت دفاع، وزارت خارجه، کنگره و غیره- است.
رؤسای جمهوری سابق آمریکا- بیل کلینتون و جرالد فورد- در بیلدربرگ شرکت کرده اند. اما رئیس جمهور کنونی نمی تواند، زیرا کارکنان کاخ سفید هر روز جدول کاری کامل وی را دریافت می کنند- به اندازه کتابی با جلد کاغذی که هر دقیقه کار وی را توضیح می دهد. حتی برنامه های وی در «تعطیلات کاری» – تنها مرخصی ای که وی می تواند بگیرد- نیز مشخص می شود. رئیس جمهور به هیچ وجه نمی تواند سه روز بدون اطلاع از محل اقامت خود غایب شود و اگر رئیس جمهور فعلی به نشست بیلدربرگ می رفت، حتی رسانه های کنترل شده هم زیر فشار قرار می گرفتند که غیبت رئیس جمهور را از انظار عمومی و پنهان شدن وی را پشت دروازه های قفل شده نشست بیلدربرگ، توضیح دهند.
مسئولان بلندپایه واشنگتن پست، نیویورک تایمز و لس آنجلس تایمز و هر سه شبکه تلویزیونی بزرگ بارها با قول رازداری برای گزارش هیچ چیزو استفاده نکردن از کلمه بیلدربرگ در بیلدربرگ حاضر شده اند. به استثنای چند حادثه کوچک و بی اهمیت که در آن کلمه بیلدربرگ ناخواسته چاپ شده است- هر چه باشد نمی توان تشکیل جلسه داد و به ۹۰۰ نفر کارمند بخش خبر نیویورک تایمز در مورد این سکوت خبری تذکر داد- به این قول وفا شده است.
کلمه بیلدربرگ فقط زمانی در نیویورک تایمز درج شد که یکی از چهره های برجسته آن در این نشست درگذشت و این کلمه غفلتاً از زیر دست نویسنده سوگنامه و سردبیران وی در رفت. و همان طور که قبلاً گفته شد، نیویورک تایمز با درج داستانی فکاهی در سال ۲۰۰۴ به توفانی از تبلیغات و انتقاد در اروپا پاسخ داد و به جهانیان اطمینان خاطر داد که هیچ توطئه ای در کار نیست.
این کلمه چهاربار در واشنگتن پست درج شد – روزنامه ای که ناشران متوالی آن از زمان برگزاری نخستین نشست بیلدربرگ در سال ۱۹۵۴، در آن شرکت کرده اند. یک مورد آن در شرح حال ستایش آمیز از ورنون جردن ۳۱ از اعضای برجسته بیلدربرگ رخ داد.
موردی دیگر، در شرح حالی چند بخشی از دن کویل، معاون وقت رئیس جمهور بود.این حقیقت که کویل در نشست بیلدربرگ شرکت کرده بود، گذرا و در لابه لای خطوط یکی از متون ذکر شد. (اتفاقی نیست که واشنگتن پست نوشت که دیوید راکفلر تحت تأثیر عملکرد کویل در آن نشست حضور یافت.)
مورد دیگر در گزارشی در صفحات داخلی درباره ستایش از چگونگی مجازات اقتصادی اتریش به دلیل برگزاری انتخابات منصفانه ای بود که در آن حزب ملی گرای یورگ هایدر ۳۲ دستاوردهای بزرگی کسب کرده بود. در زمره فهرست نشست های مهمی که برای برگزاری در اتریش برنامه ریزی شده اما تغییر کرده بود، واشنگتن پست از بیلدربرگ نام برد – اما گفت مکان برگزاری آن به فرانسه منتقل شده است، در حالی که این نشست در بلژیک خارج از بروکسل برگزار می شد.
سپس در سوگنامه ای که روز ۳ دسامبر ۲۰۰۴ برای شاهزاده برنارد هلندی ۳۳ در واشنگتن پست درج شد، آمده بود: «افتخار تأسیس گروه برجسته بیلدربرگ- یک مجمع گفت وگوی سری سالیانه برای سیاستمداران، اندیشمندان و فعالان اقتصادی- نصیب وی می شود که از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۶ رئیس آن بود.» واشنگتن پست اشاره ای به دخالت دیرینه خود در این نهاد سری بین المللی نکرد.
۱- Red Shields
2- Rye Fields
3- Nelson Aldrich
4- Rohode Island
5- Jeky II
6- BC Forbes
7- Henry Davidson
8-JP Morgan and Co
9- Frank Vanderlip
10- The National City Bank
11- Paul Warburg
12- Kuhn Loeb and Co
13- A Piatt Andrew
14- Westbrook Pegler
15- Brunswick
16- Relph McGill
17- The Atlanta Constitution
18- Arthur Hayes Sulzberger
10- Donald Graham
20- Jimmy Lee Hoagland
21- Stresa
22- Martinsvill Bulletin
23- Times-Dispatch
24- Richmond
25- Beacon-Journal
26- Akron
27- Willis Carto
28- Liberty Lobby
29- Libery Lowdown
30- Scripps-Howard
31- Vernon Jordan
32- Joerg Haider
33- Prince Bernhard of Netherlands
پاورقی

به نقل از روزنامه کیهان

نوشته شده توسط در تاریخ یکشنبه, 4th جولای 2010 | ۱۰۴۴بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.