مدتی است مباحثی درجه دوم و غیر ضروری بطور گسترده در رسانه ها مطرح شده و اذهان عمومی را به خود مشغول کرده و منجر به اظهار نظرهایی توسط اشخاص و مسئولین متعدد گردیده است . این اتفاق نامیمون و سؤال برانگیز از مناظر مختلفی قابل بررسی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می نماییم.

 

 

ژورنالیسم حرفه‌ای: متأسفانه امروزه برخی نشریات و روزنامه ها ، مبانی فکری و عملی خود را بر اساس تئوری های غربی بنا نهاده و برای کسب درآمد بیشتر به هر کاری دست می زنند . ایشان هر خبر و یا شبه خبری را نشر داده و طوری آن را می پردازند که ذائقه خواننده و یا اهداف سیاسی حزب و جریان خود را تأمین کند و هیچ فکر نمی کنند که مبادرت به این نوع اطلاع رسانی می تواند چه تبعات بدی برای جامعه داشته باشد . در همین رابطه شهید بزرگوار سید مرتضی آوینی می گوید : « ژورنالیسم حرفه ای ناگزیر است که بنیانِ کار خویش را بر ضعف های بشر امروز بگذارد و از ترشح بزاق خوانندگان ارتزاق کند » . تفکر لیبرالی حاکم بر اینگونه نشریات و روزنامه ها آنها را تبدیل به بنگاه های اقتصادی کرده که کالای مستعمل آنها اخباری دارای جاذبه های گذرا و کاذب است ، حال نشر این اخبار چه مضراتی برای جامعه اسلامی دارد اصلاً محل تأملشان نیست و با نگاهی اغماض آمیز فقط سودآوری و فروش بیشتر هدف آنهاست .

اخباری که اخیراً و بطور فزاینده مورد توجه قرار گرفته و هر روز از دریچه و زاویه جدیدی به آن پرداخته می شود را می توان از همین قشر به حساب آورد . برای نمونه اگر موضوع پر سروصدا و غلطِ (مکتب ایرانی) که چندی پیش در همایش ایرانیان خارج از کشور طرح شد با سکوت رسانه ای مواجه می شد و فقط بیانات رئیس جمهور محترم در آن همایش بازتاب رسانه ای پیدا می کرد بنظرتان چند درصد از جامعه از طرح این بحث در آن همایش مطلع می شدند ؟ و آیا اصلاً این نیاز بوجود می آمد که از علمای طراز اول گرفته تا سیاسیون دلسوز درباره آن اظهار نظر کنند و برای تنویر افکار عمومی وقت و هزینه بیت المال را صرف آن نمایند ؟ پرداختن و چالشی کردن موضوعات کم اهمیتی چنین ، نشان از نگاهی سودجویانه و اقتصاد محور داشته که باید باتیزبینی و ژرفنگری دلسوزان انقلاب مواجه شده و به فراموشی سپرده می شد . البته از آن دسته از رسانه هایی که با دولت فعلی از جهات متعدد اختلاف نظر داشته و با هر بهانه ای بدنبال هزینه تراشی برای آن می باشند انتظاری جزء آنچه که اتفاق افتاد نمی رود لیکن از اصولگرایان و مدعیان بصیرت تعجب است که چرا با پرداختن به این مباحث، آب به آسیاب دشمن ریخته و بدون توجه به صحنه مبارزه در پازل طراحی شده دشمن نقش ایفا می کنند ؟

کاهش انگیزه: در دیدار نمایندگانی از دانشجویان سراسر کشور با رهبر عزیز و فرزانه انقلاب که در روزهای اخیر صورت پذیرفت یکی از دانشجویان در خلال بیانات خوب و سنجیده اش و البته پس از تأیید و تکریم دولت در بیانی گلایه آمیز خطاب به معظم له گفت : «ولی چه کنیم که دلمان از دست چپ و راست آقای احمدی نژاد خون است » و مجدد و به طور تلویحی به افرادی اشاره شد که با برخورداری از حمایت های همه جانبه شخص رئیس جمهور اقدام به کارهایی می کنند که هم برای دولت مشکل آفرین است وهم برای مخالفان و فرصت طلبان پرفائده و خوشایند . رهبریِ حکیم انقلاب در پاسخ به این اظهار نظر و خطاب به همه دانشجویان فرمودند : « من در این مواردی که گفته شد قضاوت نمی کنم لیکن شما باید توجه داشته باشید که اینگونه مسائل از درجه اهمیت بالایی برخوردار نیستند و درجه دوم به حساب می آیند و نباید باعث کاهش انگیزه در شما شوند » . بیان مغتنم ایشان نشان دهنده نگاه عمیق و برخاسته از بصیرت بی بدیل آن یگانه دوران است که صد البته باید الگویی برای ما و همه آنهایی که دل در گروی ولایتش دارند باشد . بواقع اگر درج اخباری – هرچند صحیح – از این دست منجر به کاهش انگیزه در جوانان پر شور و توانمند ایران اسلامیمان شود _ که می شود _ چگونه می توان آن را جبران کرد ؟ آیا آن دسته از رسانه های باصطلاح خودی که متأسفانه فقط جلوی پای خود را می بینند و در پوشش روشنگری و اطلاع رسانی شفاف و بی توجه به رهنمودهای رهبری ، همه همّ خود را گذاشته اند که ایرادات و مشکلات دولت را بزرگ کرده و با لحن تمسخر آمیز بیان نمایند ، هیچ فکرکرده اند اقدامات آنها چه اثرات مخرّبی برای پیشبرد اهداف کشور دارد؟ کاش می شد کمی نفس و رقابت های نفسانی را کنار بگذاریم و به رسالتی که شهیدان بر دوشمان گذاشته اند فکر کنیم ! این همه احساس تکلیف و شور خدمت رسانی (رسیدن به مسئولیت های بالاتر)که در بعضی مسئولین وجود دارد واقعاً موجب تعجب است !!!. فأینَ تذهبون .

انحراف از مسیر: وقایع پس از انتخابات سال گذشته و روشنگری های جسورانه آقای احمدی نژاد باعث ایجاد مطالابات عمومی ای گردید که پیگیری و به سرانجام رساندن آنها بدون شک فوائد و برکات بسیاری برای کشور خواهد داشت که از جمله آنها می توان به موضوع دانشگاه آزاد ، مُفسدان اقتصادی ، فتنه گران ، واقعه کوی دانشگاه و بدهی های کلان بانکی اشاره نمود . پرواضح است آن افرادی که از پیگیری موارد مذکور متضرر می شوند بدنبال آن هستند که با بکارگیری ژورنالیست های حرفه ای ( بخوانید روزنامه نگاران بی توجه به مصالح ملی و دینی) و هم آنهایی که اتفاقاً با پول همین آقایان اسم و رسمی پیدا کرده اند، هر موضوع کم ارزشی بلحاظ خبری ، لکن بحث برانگیز را به یک فاجعه تبدیل کرده و افکار عمومی را از مسیر اصلی منحرف نمایند و از این رهگذر برای خود طرفی ببندند . البته با بینش و بصیرت همیشگی مردم که در برخی موارد خواص را هم متحیر نموده است در این مورد هم ناکام خواهند ماند و به فضل خدا و اهتمام و مطالبه جوانان هوشمند ایران زمین به تمامی موارد فوق الذکر که هریک ریشه در باندها و تشکل های کثیف و متأسفانه پرنفوذی دارد رسیدگی خواهد شد و غارتگران بیت المال و آنهایی که اقداماتشان در جهت تضعیف اعتماد مردم به مسؤلین است بسزای اعمال خود خواهند رسید.

 

نوشته شده توسط در تاریخ شنبه, 9th اکتبر 2010 | ۹۴۳بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.