به بهانه ۲۰ دی ماه ، سالروز قتل ناجوانمردانه و خیانت کارانه میرزا تقی خان فراهانی و تقارن این رویداد با ایام چهلمین روز ترور استاد مجید شهریاری – محقق برتر در زمینه علوم هسته ای – بر آن شدیم تا بررسی ای اجمالی بر تئوری « حذف فیزیکی » که سالهای متمادی است گریبان گیر نخبگان مسلمان و استکبار ستیز ایران زمین گشته است داشته باشیم . ازاینرو با تأملی بر صفحات تاریخ معاصر ایران سعی در کشف علل و ریشه های این پدیده شوم نموده و ضمن بازخوانی برخی روایات تاریخی که مرتبط با چگونگی به قتل رسیدن شخصیت استثنایی سلسله قاجار یعنی امیرکبیر بوده است به معرفی وی نیز پرداخته ایم .

با نگاهی گذرا به تاریخ معاصر ایران در می یابیم که کم نبودند انسان های شریف و تأثیر گذاری که به دلیل فهم زیاد و مقابله فهیمانه با دشمنان اسلام و ایران دچار سرنوشتی همچون میرزا تقی خان فراهانی شدند . و این مشی استکبار مأبانه – ترور ، قتل و در یک کلام حذف فیزیکی – در دوران مبارزات انقلابی بر علیه رژیم پهلوی به اوج خود رسید و پس از آن نیز با ترور دانشمندان و نخبگانی چون شهید بزرگوار استاد مطهری ، شهید آیت ا… بهشتی ، شهید مفتح ، شهید رجائی ، شهید باهنر و خیل عظیمی از مؤثرین ، آزادیخواهان و استقلال طلبان  غیور ایران زمین ادامه یافت . پس از طی آن دوران طوفانی اوایل انقلاب و ریشه کن شدن عوامل آنها که همانا منافقین سفیه و کم خرد بودند و استقرار و استحکام نظام جمهوری اسلامی تا حدودی این روند کاهش یافته بود لکن ترور شخصیت های گرانمایه ای مانند شهید صیاد شیرازی این گمانه را همچنان زنده نگه داشت که خوی وحشیانه و برخاسته از حقد و کینه آنها در رصد نخبگان و دانشمندان مسلمانی است که با الگو قرار دادن حضرت حسین بن علی علیهما السلام به هیچوجه سر سازش با اجانب و بیگانگان را نداشته و برای سربلندی اسلام و کشور عزیز ایران تلاشی بی وقفه دارند .
ترور دو دانشمند دیگر از خیل استادان و فرهیختگان این مرز و بوم در یکسال گذشته که اتفاقاً هر دو از دانشمندان فعال در عرصه علوم هسته ای بوده اند نشان از ترس و وحشت بی اندازه دشمنان اسلام و ایران از توانمندی و قدرتمند شدن دوباره ایران در عرصه های بین المللی دارد . آنها سالها پیش با صرف هزینه های زیاد و قتل دانشمندان و بزرگان کثیری چون امیر کبیر کوشیده بودند ابرقدرتی به نام ایران اسلامی با حکومت شیعی در جهان وجود نداشته باشد که البته به دلیل بی کفایتی و وطن فروشی عده ای موفق هم شده بودند لکن با روی کار آمدن انقلاب اسلامی روند رو به رشد ایران که از اواسط دوران صفوی متوقف شده بود از سر گرفته شد.  بی شک ریخته شدن خون عزیزانی چون دکتر علی محمدی و شهریاری جان دوباره ای به درخت تنومند استکبار ستیزی و استقلال طلبی مردم ایران که قدمتی به بلندای تاریخ مان دارد خواهد بخشید .
تابحال درخصوص امیر کبیر زیاد نوشته شده است و غرض این نوشته تکرار مکررات نیست ، بلکه مسائل و مواردی از تاریخ دوران امیرکبیر است که تحت تحریفات نویسندگان دوران پهلوی در غبار ابهام باقی مانده و حقایق به رشته تحریر در نیامده است . همه نویسندگان از امیر کبیر به عنوان مصلح نام برده اند که درواقع نیز چنین است ، ولی منظور اصلی از اصلاحات وی را که در واقع مواضع و جهت ضد استعماری او بود بطور آشکار ذکر ننموده اند واین همان چیزی است که علت اصلی قتل میرزا تقی خان فراهانی بود و در این مقاله دست مایه ای برای پرداختن به موضوع زندگانی این بزرگ مرد تاریخ ایران شده است .
میرزاتقی خان ، پسر مشهدی قربان هزاوه ای فراهانی ، در زمانی که ایران در لفافه ای از نظم پوشالی و هرج و مرج داخلی قرار گرفته بود، عهده دار حکومت ایران شد تا به تنهایی قافله سالار کاروانی آشفته گردد. پس از فتحعلی شاه، دوران شومی بر تاریخ این مملکت آغاز شد که شروع اش جنگهای ایران و روس و عهدنامه های ننگین و در ادامه نفوذ و حضور بیگانگان بر اداره مملکت و سرنوشت ابنای وطن بود، که خود از نبود اراده ای قاطع و عزمی راسخ در سردمداران کشور ناشی می شد و به دنبال آن عقب افتادگی فکر ی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی در آحاد ملت – در اوج حرکت رو به رشد غرب و حرکت به سوی دوران مدرن – دامنگیر ایران شد و جبران عقب ماندگی ممکن نبود مگر با آمدن مصلحی کارآمد.
امیر کبیر که قبل از صدارت در زمان حضور در تبریز و همچنین در مذاکرات ارزنه الروم لیاقت خود را نشان داده بود، در زمانی که به صدارت رسید خزانه مملکت را تهی یافت. در بسیاری از نقاط کشور شورش بر پا بود و حاکمان محلی ساز استقلال کوک می کردند.  بازنشاندن این شورش ها و برقراری نظم و امنیت و حفظ یکپارچگی کشور اولین مشکلی بود که امیر از رفع آن بر آمد.
کم کردن مواجب نابجای شاه و اطرافیان، نظم دادن به وضع مالی، اصلاح تشکیلات نظامی، احداث روزنامه وقایع اتفاقیه، تاسیس دارالفنون و تشویق به ترجمه و نشر کتاب، حمایت از صنایع داخلی، احداث کارخانه، جلوگیری از تضییع اموال خزانه از جمله کارهاییست که امیر در زمان کوتاه صدارتش انجام داد. با مطالعه دقیق در وقایع زمان وی متوجه این نکته میشویم که اشتغال او به کار مهم صدارت باعث آن نشده که از کارهای جزیی باز بماند. در امور کوچک مربوط به رعیت و وضع اداره کشور دقت و لیاقتی نشان میداد که مثال زدنی است .حکایتی از زمان او به این صورت روایت شده:
« روزی که چند کودک از آبله مرده بودند امیر به شدت گریست وقتی به او گفتند اینان در اثر جهل خودشان آبله کوبی نکرده بودند . امیر گفت دلیل جهلشان ما هستیم . اگر ما همه جا مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، مردم اسیر جهل و خرافه نمی شوند. تمام ایرانی ها اولاد حقیقی منند و من از این می گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که بر اثر نکوبیدن آبله بمیرند . »
در زمانی که سفرای روس و انگلیس گستاخی را به حدی رسانده بودند که اگر مطلبی را می خواستند به عرض صدراعظم برسانند فراشی را مامور می کردند و مامور آنها حق داشت شخصا به نزد صدراعظم رفته و همان جا بایستند تا جواب را دریافت کند، امیر به مبارزه با دخالت بیگانگان پرداخت . گرانت واتسون منشی سفارت انگلیس در آن دوران در این زمینه می گوید : «میرزا تقی خان امیر نظام یگانه کسی بود که در مدت صدارت خود دست اجانب را از دخالت در امور داخلی ایران کوتاه نمود و یگانه مردی بود که توانست بدون دخالت اجانب مسائل پیچیده ایران را حل و فصل کند .  در زمان او احدی قادر نبود با عمال اجانب روابط خصوصی داشته باشد . تمام ماموران دولتی را قدغن نمود که با خارجیها رابطه داشته باشند . این افتخار برای او بس که در زمان او هیچیک از دولت های بیگانه نتوانستند در امور داخلی دخالت کند و یا به حقوق سیاسی آن تجاوز نمایند . »
این مواضع ضد استعماری و بیگانه ستیزی امیر کبیر بود که ایشان را به قربانگاه دشمنی ها و زیاده خواهی ها فرستاد. استعمار هرگز نمی خواست ایران ترقی نماید درنتیجه صدارت امیرکبیر را تحمل نکرده و برکناری وی را به جز با قتل وی رضایت نمی داد.
در آخر نیز خواست بیگانگان و توطئه درباریان با هم آمیخت تا شاه نه تنها راضی به عزلش شد که فرمان قتلش را نیز صادر کرد. و بالاخره با دخالت روس و انگلیس سوء ظن ناصرالدین شاه نسبت به شوهرخواهر خود – امیر کبیر – بیشتر شد و به کاشان تبعید گردید تا زمینه قتل وی فراهم شود. امیرکبیر در ۲۵ محرم ۱۲۶۸ه.ق ازصدارت عزل و در ۱۸ ربیع الاول همان سال قمری مطابق با سال ۱۲۳۰شمسی – نهم ژانویه ۱۸۵۲ در حمام فین کاشان به قتل  رسید تا نام بلند آوازه اش در فهرست راست قامتان تاریخ ایران ثبت و برای همیشه ماندگار شود .
نوشته شده توسط در تاریخ سه‌شنبه, 11th ژانویه 2011 | ۱۱۶۳بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.