“تفسیر به رای“ چیست؟
مراد از تفسیر به رای این است که مفسر بدون کسب شرایط تفسیر و بدون به دست آوردن علم و آگاهی لازم تنها با تکیه بر رأی و احتمال و اجتهاد خویش قرآن را تفسیر کند که این روش هم در بین شیعه و هم در بین اهل سنت باطل و مردود است. همچنین احادیث فراوانی روایت شده که تفسیر به رای را مردود و مرتکبین آن را مستوجب عقوبت الهی میداند.
سیوطی در الاتقان خود تفسیر به رای را در پنج قول میآورد که عبارتند از:
«یکی: تفسیر کردن بدون حصول علومی که تفسیر کردن با آنها جایز است.
دوم: تفسیر کردن آیات متشابه که جز خداوند آنها را نمیداند.
سوم: تفسیری که تقریر کننده مذهبی فاسد باشد، به این نحو که آن مذهب اصل و تفسیر تابع قرار داده شود که به هرگونه باشد به آن برگرداند هرچند که ضعیف باشد.
چهارم:تفسیر به اینکهبهطور قطع بگوید مرادخداوند چنیناستبدونآنکه دلیلی داشته باشد.
پنجم: تفسیر با استحسان و هوای نفس». (سیوطی، ج ۲، ۱۳۸۴، ۵۷۶)
اما آیت الله جوادی آملی میگویند: «تفسیر قرآن بر اساس رأی که در اصطلاح مفسران «تفسیر به رأی» نامیده میشود، در واقع «تفسیر» نیست، بلکه «تطبیق» و تحمیل رای بر قرآن است.» (جوادی آملی، ج ۱، ۱۳۷۹، ۵۹)
بنابر آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که «تفسیر به رأی تفسیری است که از انانیّت شخص برخاسته باشد و تسویلات نفسانی بر او حاکم شود» (خرمشاهی، ۱۳۷۶، ۶۴۵)
اما علامه طباطبایی میفرماید: «ما از مجموع روایات چنین استظهار میکنیم که روایات نهی منظورشان به طریق تفسیر است نه خود تفسیر (از راه کشف نه مکشوف) و مهمترین جهتش این است که در تفسیر کلام خدا همان معاملهای میکنیم که در تفسیر کلمات دیگران میکنیم.(همان، ۶۴۵) منظور این است که در قرآن بسیار معانی پوشیده وغیبی وجود دارد که در ظرف الفاظ عربی که به صورت متعارف استعمال میشود وجود دارد که در کلام بشر وجود ندارد.
بنابراین استفاده از منبع عقل در تفسیر قرآن هرگز مردود نبوده و نیست بلکه در جایی که روایات و احادیث نقل شده از جانب معصوم علیهالسلام به دست ما نرسیده است به ناچار باید از این منبع استفاده کرد. آنچه مذموم و ناپسند است تفسیر نابجا و خطا بر اساس سلیقه شخصی و پیش داوری و عدم استفاده صحیح از عقل سلیم است. و چنین تفسیری را تفسیر به رأی گویند.
اما تفسیر کامل آن است که مفسر آن از هر سه منبع بهره جسته باشد و هیچکدام را فرو نگذاشته و فقط به دیگری پرداخته باشد. مثلاً مفسری که فقط قرآن را بر اساس سنت و روایت تفسیر میکند هرگز تفسیر کاملی ارائه نخواهد داد چون روایات آنقدر کافی و کامل نیست که او را از منابع دیگر غنی کند. و یا مفسری که قرآن را فقط بر اساس عقل تفسیر میکند راه به جایی نخواهد برد.
منابع:
- جوادی آملی، تسنیم، ج۱، قم، انتشارات اسراء، ۱۳۷۹
- خرمشاهی، بهاء الدین، قرآن پژوهی، چاپ دوم، تهران، انتشارات ناهید، ۱۳۷۶
- سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن، ترجمه الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، تصحیح سید محمد حائری قزوینی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۴
- علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، چاپ دوم، بنیاد علمی فرهنگی علامه طباطبایی، ۱۳۶۶