وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:انقلابی‌نما منافقی است که تابلوی انقلابی بودن را سر دست گرفته اما هرگز با روح انقلاب همراهی ندارد.

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، محمدحسین صفار هرندی در برنامه دیشب “دیروز، امروز، فردا ” با اشاره به اینکه امام خمینی (ره) توانستند معادلات گوناگون بشری و مناسبات حاکم در جهان امروز را به هم بزنند، گفت: یکی از مهمترین کارهای امام (ره) این بود که به مردم زمانه خود یاد دادند که چگونه می‌توان خود را تغییر داد.
وزیر سابق ارشاد با بیان اینکه آرمان‌های امام (ره) برای مردم شناخته شده بود، خاطرنشان کرد: ایشان مسئله جدیدی را نیاوردند و فقط خاطرات تاریخی و اعتقادی مردم را برایشان متذکر شدند.
وی در خصوص فاصله کسی که واقعا پیرو پیامبر(ص) است با آن کسی که ادای پیروی از پیامبر(ص) را در می‌آورد، تصریح کرد: فردی که در جایگاه پیامبر نشسته بی‌آنکه لوازم حضور در چنین جایگاهی را فراهم کرده باشد فقط آن را اشغال کرده است.

*امام خمینی(ره) روحانیت را در جامعه احیا کردند

صفارهرندی یکی از کارهای بزرگ امام راحل را اعتلا بخشیدن به روحانیت به عنوان جانشین معنوی پیامبر اکرم دانست و تاکید کرد: امام (ره) روحانیت را در جامعه احیا کرد و در این خصوص حق بزرگی بر گردن روحانیت دارد و کسانی هم که اهل درک معنا باشند این کار ایشان رامی‌فهمند.
وی با بیان خاطره‌ای از پدرش گفت: علمای نجف ـ در اوایل دهه ۴۰ و زمانی که یک سال از تبعید حضرت امام (ره) به نجف گذشته بود ـ این عقیده را داشتند، کسی که در قم درس خوانده و نجف را ندیده باشد مجتهد نیست.
وزیر سابق ارشاد درادامه افزود: پدرم می‌گفت ما نگران بودیم وقتی امام (ره) در مواجهه با این روحیه و درس‌های قوی که آنجا ارایه می‌شود، رو به رو شود، چه خواهند کرد؟! اما ایشان ترسی نداشت و هنگامی که در روزهای اول درس را شروع کرد تعداد محدودی آمدند و زمان کوتاهی نگذشته بود که کلاس امام (ره) شلوغ و شلوغ‌تر شد تا جایی که کلاس‌های ایشان به لحاظ استقبال سرآمد دیگر کلاس‌ها شده بود.
وی با بیان این که امام خمینی (ره) در نزد پروردگار خود پاسخ‌گو بودند و این برایشان موضوعیت داشت، خاطرنشان کرد: فردی از مرحوم شیخ حسین حلی ـ که یکی از علمای بزرگ نجف و صاحب کرسی درس بسیار برجسته‌ای بود و علمای بزرگ نجف همه او را می‌شناختند ـ پرسیده بود شما فکر می‌کنید این استقبالی که از کلاس آقای خمینی در مدت کوتاهی شده و توانسته گوی سبقت رابه لحاظ دل‌بری از شاگردان و طلاب نجف برباید چه دلیلی دارد؟ مرحوم حلی پاسخ می‌دهد: به نظر می‌رسد این مرد قیامت را باور دارد.
صفار هرندی گفت: فرق روحانی با روحانی‌نما در این است که روحانی باور کرده قیامت هست اما روحانی‌نما به غیب ایمان ندارد.
وی تاکید کرد: بسیاری از کودتا‌چیان دنیا خود را انقلابی می‌دانند اما در ایران کسی که روح انقلاب و امام (ره) را در سال ۵۷ درک کرده باشد و همپای اتفاقات آن بتواند حرکت کند فردی انقلابی شناخته می‌شود.
وزیر سابق ارشاد با اشاره به افرادی که در زمان پهلوی زندان بوده و با این رژیم مبارزه می‌کردند، بیان داشت: برخی از این افراد تا یک ماه قبل از پیروزی انقلاب باور نمی‌کردند مردم بتوانند چنین کاری را انجام دهند زیرا معتقد بودند مردم خود را تباه می‌کنند و راه را نمی‌دانند.
وی در ادامه افزود: این گروه‌ها خود را پیشتاز دانسته و بر این باور بودند که آنها باید ملت را سازماندهی کنند و در زندان بیانیه حمایت از مردم را در ماجرای ۱۷ شهریور امضا نکردند زیرا این حرکت را انحرافی تلقی می‌کردند.
صفار هرندی گفت: در صدر اسلام افرادی به پیامبر ایمان نداشتند اما تسلیم ایشان شدند در انقلاب اسلامی هم خیلی‌ها به امام خمینی (ره) ایمان نیاورده و چون شاگرد امام بودند با ایشان مخالفت نکرده و مطالبی را که امام (ره) بیان می‌فرمود را قبول نداشته اما جرات ابراز وجود نداشتند.
وی با بیان اینکه انقلابی‌نما منافقی است که تابلوی انقلابی بودن را سر دست گرفته اما هرگز با روح انقلاب همراهی ندارد، تصریح کرد: آنها از آن سیلی‌هایی که امام (ره) به آدم‌های منحرف و منافق صفت می‌زد هراس داشته و احساس می‌کردند اگر دست خود را رو کنند خیلی زود طرد می‌شوند.
صفار هرندی افزود: عده‌ای هم انقلاب را پذیرفتند و در دوره‌ای نیز آن را همراهی کردند، اما چون انقلاب در وجودشان مستقر نشد متزلزل شده و همیشه مانند درخت‌هایی هستند که ریشه‌ در خاک نداشته و با یک تند‌باد خواهند شکست.
وی در همین خصوص ادامه داد: این افراد امام را پذیرفتند اما تا تحت تاثیر وسوسه‌های شیطان یک پیشنهاد چرب و نرم به آنها شد باطن خود را رو کرده و با یک تشر محکم از بیرون جا زدند و به محض دیدن مال دنیا به سمت بیگانگان کشیده شدند.

*دولت سازندگی مردم را به تجمل گرایی رهنمون داد

وزیر سابق ارشاد با اشاره به دهه ۶۰ و اینکه در خطبه نماز جمعه مردم را به تجمل گرایی دعوت کردند، خاطرنشان کرد: خطیب جمعه می‌گفت چرا از چیزی که خدا برای شما حلال کرده استفاده نمی‌کنید؟ بروید و مانور تجمل راه بیندازید.
وی بیان داشت: در ژاپن بعد از جنگ گفته شد چون ما خسارت دیده‌ایم بنابراین به جای ۸ ساعت باید ۱۲ ساعت کار کنیم اما بعد از جنگ تحمیلی ایران در دولت سازندگی رهنمون دادند که مصرف‌ کنید و رفاه داشته باشید و این یک اشتباه استراتژیک بود.
صفارهرندی با اشاره به اینکه بعضی از اولین کسانی که نسبت به چنین حرف‌هایی عکس‌العمل نشان دادند بعدها خود نیز به این جریان پیوستند، افزود: جناح چپ در دهه ۶۰ با تشکیل دولت سازندگی دستش از قدرت کوتاه شد زیرا هاشمی رفسنجانی می‌گفت من خودم به قدر کافی سیاسی هستم و لازم نیست شما وارد سیاست شوید، اگر کسی می‌خواهد کار کند بیاید.
وی با بیان اینکه چپ‌های خط امامی اولین کسانی بودند که به دولت سازندگی اعتراض کردند، تصریح کرد: هنگامی‌ که سازندگی در گرو مصرف بالا تلقی و این دو موضوع با هم خلط شدند سیاست‌ها اینگونه بود که با بالا رفتن تولید مصرف افزایش پیدا کرده چرخ اقتصاد می‌چرخد و این یک نگاهی لیبرالیستی بود.
وزیر سابق ارشاد تاکید کرد: آن زمان نشریه‌ای به نام “بیان ” در می‌آمد که بعدها تکامل یافته‌تر از آن روزنامه سلام بود که سرتاسر اعتراض به این سیاست‌ها بود.
وی با بیان اینکه خط امام (ره)، خط مبارزه با اسلام رفاه زدگی، لیبرالی و منحرف است، گفت: مردم دیدند در مدیریت کشور زمینه‌ای از همه این‌ها وجود دارد.
صفارهرندی زمان جنگ تحمیلی را زمان مبارزه با سرمایه‌داری دانست و تاکید کرد: هنگام نخست‌وزیری موسوی امام (ره) به دولت تذکر اکید داده و فرمودند: ” اقتصاد را دولتی نکنید زیرا مانع شکوفایی آن می‌شود، بگذارید بازار برود و جنس وارد کند اما مراقبت کنید مبادا از ان چیز‌هایی که نباید بیاورند. ” تذکر ایشان به این دلیل بود که احساس می‌کردند دست مردم در اقتصاد کوتاه شده و دولت می‌خواهد همه کارها را خودش انجام دهد.
وی با اشاره به اینکه همه گمان کردند فردای آن روز رئیس دولت و کسانی که در این امر دخیل بودند می‌گویند ما اشتباه کردیم، افزود: آقای هاشمی همان زمان در خطبه‌های نماز جمعه دوباره همان حرف‌ها را تکرار کرده و استقبالی از فرمایشات امام (ره) نکردند.
وزیر سابق ارشاد با اشاره به مسئله فرهنگ در دولت سازندگی، تصریح کرد: از جمله کارهای فرهنگی دولت سازندگی عملکرد مهاجرانی به عنوان معاون پارلمانی و حقوقی رئیس جمهور این بود که چهره‌های فرهنگی فرار کرده از کشور و خیانت کرده به مردم را به کشور بازکرداند.
وی در همین خصوص ادامه داد: این افراد فیلم‌های توهین آمیزی درباره امام خمینی (ره) ساخته بودند و در ماجرای سلمان رشدی بر علیه ایشان بیانیه دادند اما مهاجرانی آنها را با عزت و احترام به کشور بر‌می‌گرداند و حتی برای استقبال به فرودگاه می‌رفت.
وزیر سابق ارشاد با اشاره به اینکه هدف آن‌ها از این کار دادن پیام به خارج از کشور بود که بگویند ما دیگر آدم‌های گذشته نیستیم، تصریح کرد: تصور می‌کنم رئیس دولت توسط اطرافیانشان غال گذاشته شده و ممکن است برخلاف میل باطنی خود مجبور به حمایت از این افراد می‌شد.
صفارهرندی با بیان اینکه در دولت سازندگی معتقد بودند باید نسلی نابود شده و عده‌ای له شوند تا توسعه حاصل شود، اظهار داشت: هنگامی که نگران بالا رفتن بدهی و آبروریزی کشور در آن دوره بودیم فردی از این دولت می‌گفت آرزوی من این است که اندازه برزیل ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی داشته باشیم اما به اندازه آنها توسعه یافته شویم و این در حالی بود که ۳۰ تا ۴۰ درصد مردم برزیل در حلبی‌آباد زندگی می‌کردند.
وی با اشاره به رسیدگی دولت‌ در روستاها بعد از انقلاب اسلامی، تصریح کرد: در دولت سازندگی اعتقاد داشتند با دادن برق به روستاها آنها را پررو می‌کنیم و با این کار روستاییان درخواست دادن یخچال و دیگر وسایل را خواهند کرد.

*حلقه “کیان ” کانون اصلی دوم خردادی‌ها بود

وزیر سابق ارشاد در خصوص اینکه چپ‌های دهه ۶۰ در دهه ۷۰ تجزیه شده و به چندین شاخه و فرقه تبدیل شدند، اظهار داشت: یکی از اولین‌ گروه‌های چپ نشریه “کیان ” را راه انداخته و بعدها نیز حلقه “کیان ” کانون اصلی تجمع کسانی بود که ماجرای دوم خرداد ۷۶ را هدایت می‌کردند.
وی با بیان اینکه در این حلقه آدم‌ها متفاوتی با میزان پایبند‌یشان به گذشته بودند که مشی جدیدی در مورد نگریستن به انقلاب را ایجاد کردند، گفت: کسی مثل سروش در آن حلقه این پرسش را که اساسا این انقلاب کار درستی بود یا نه، مطرح کرد.
صفارهرندی اولین زمزمه‌های تجزبه طلبی و فکری را توسط این حلقه و حقیر‌ترین نفر آن گروه یعنی اکبر گنجی دانست و تاکید کرد: حیفم می‌آید اسم این آدم را ببرم به این دلیل که او آنقدر با بی‌حیثیتی خود در رابطه با مقدسات این ملت با زبان آلوده‌اش حرف زد و امام برحق ما امام زمان(عج) را انکار کرد بنابراین ما حق داریم نفرت خود را نثار او کنیم.
وی ادامه داد: همین آدم تا سال ۶۳ در سپاه و تا سال ۷۱ کارمند وزارت ارشاد بود و در بخش بین‌الملل بولتن‌سازی کرده و مقالات جریانات چپ خارج از کشور را جمع‌آوری می‌کرد.
وزیر سابق ارشاد با بیان اینکه این افراد در دهه ۷۰ به تکلیف‌گرایی اعتقاد نداشتند، تصریح کرد: غربی‌ها برای استهاله کردن انقلاب افراد زبونی چون گنجی را داشته و توسط آنها نسلی را تربیت کردند که هیچ نسبتی با انقلاب ندارد اما همچنان تابلو آن را در دست داشته و خیانت بزرگ آنها همین است.
وزیر سابق ارشاد با بیان اینکه برخی به خاطر ترس و آلودگی مسیر انقلاب و امام (ره) را ترک کرده زیرا هدف این انقلاب برقراری عدالت بود، افزود: آنها این توهم را داشتند که دیگر کسی طرفدار نظام و انقلاب نیست.
وی با اشاره به صحبت‌های اخیر یکی از بستگان امام(ره) مبنی براینکه امام دهه۶۰ به دهه ۸۰تعلق ندارد، تاکید کرد: این بزرگترین جفا در حق امام خمینی (ره) است.
صفارهرندی با اشاره به سخن امام (ره) در مورد کسانی که دیدگاه مکتبی را مورد تمسخر قرار می‌دادند، خاطرنشان کرد: ایشان فرمود: “تا گفته می‌شود مکتبی آقایان مسخره می‌کنند، مکتبی یعنی اسلامی و هرکس مکتبی را مسخره کند و اگر تعمدی باشد مرتد فطری است. ”
وی با اشاره به انتخاب رهبری در مجلس خبرگان، تصریح کرد: همه افرد حاضر در آن جلسه خاطراتی دارند که مایل به بیان آن نیستند اما یکی از آنها بیان می‌کند، موقع دادن رای وقتی خواستم قیام کنم دیدم ابایم کشیده می‌شود ابتدا فکر کردم به صندلی گیر کرده اما برگشتم دیدم پشت سری من ابایم را گرفته و می‌گوید بلند نشو، کسی که به رای خود قانع نشده و می‌خواهد دیگران را همراه خود کند همان کسی است که در سال گذشته در جریان اختشاشات می‌گوید خیابان‌ها را شلوغ کنید تا از این رهبری باج گرفته و بر سر حکومت چانه زنی کنیم.

*اگر رهبری کوتاه می‌آمد جامعه ما بدتر از افغانستان و عراق بود

وزیر سابق ارشاد خاطرنشان کرد: اگر ولی‌ فقیه تا کنون کوتاه می‌آمد کشور ما بدتر ازعراق و افغانستان شده و دلیل آنکه ما تا کنون استوار روی پای خود ایستاده‌ایم به خاطر وجود امام (ره) و در ادامه ایشان جانشینی شاگرد برجسته‌شان یعنی مقام معظم رهبری است.
وی با اشاره به خاطره ای از امام خمینی(ره) گفت: ایشان در اوایل انقلاب وقتی فرزند آیت‌الله طالقانی را که متهم شناخته شد دستگیر کردند امام (ره) به دلیل احترام به مرحوم طالقانی دستور دادند فرزند او را آزاد کنند و بعد از این ماجرا مرحوم طالقانی نزد امام (ره) رفته و گفت: “من هر وقت کم می‌آورم به قم می‌روم و از این مرد بزرگ الهام می گیرم “.
صفار هرندی در ادامه تاکید کرد: امام (ره) مدتی بعد در یک سخنرانی فرمودند حتی اگر از احمد من هم خطایی سر زد باید با او برخورد شود و این مطلب را بارها فرمودند.
وی در رابطه با برخورد امام با نوه خود و فرزند آقا مصطفی، اظهار داشت: زمانی که کمیته به مشهد رفت و خواست سید حسین را دستگیر کند او به روی بچه‌های کمیته اسلحه کشید و هنگامی که امام متوجه شد بسیار ناراحت شده و فرمود: ” او را تحت الحفظ به تهران بیاورید و اگر دوباره دست به اسلحه برد شما هم همان کار را انجام دهید “.
صفارهرندی به قطع سخنرانی سید حسن خمینی در روز ۱۴ خرداد توسط مردم در حالیکه بر علیه سران فتنه شعار می‌دادند اشاره کرد و گفت: وصیت نامه احمد آقا تنها برای فرزندان ایشان نبوده بلکه خطاب به همه مردم است، همه ملت فرزندان و وابستگان امام (ره) را دوست دارند و به احترام ایشان آنها را احترام می‌کنند اما اگر افرادی از بستگان امام (ره) کار خطایی انجام دهند این احترام صرفا به صورت سوری و ظاهری خواهد بود.
وی در پایان اظهار داشت: مردی که توسط قانون و به توصیه امام خمینی (ره) به رهبری انتخاب شده امرش مطاع است و حتی اگر کسی در دل همراه نباشد باید به خاطر منافع عمومی دستورات ایشان را بپذیرد.

نوشته شده توسط در تاریخ دوشنبه, 7th ژوئن 2010 | ۹۸۳بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.